شکنجه و آزار دادن فرزند

بازجویان و شکنجه گران سیاه دل رژیم شاهنشاهی، فرزندان را در برابر چشمهای مضطرب و نگران مادران و پدران شان مورد آزار و شکنجه قرار می دادند تا شاید آنان را وادار به همکاری سازند.
خانم بتول غفاری از مبارزان سیاسی و زندانیان سابق کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی، در خاطراتش می نویسد: به یاد دارم کودک هفت ساله ای را نزد پدرش در اتاق بازجویی آوردند. بازجو با وحشی گری در جلوی چشمان آن پدر، با قمه بازوی کودکش را برید تا بلکه او اقرار کند. ولی پدر هیچ حرفی نزد.(1)
آقای محمدحسن رجبی دوانی یکی دیگر از زندانیان سابق می گوید: شاهد بودم که بازجویان برای اقرار گرفتن از یک پدر، فرزند شیرخواره او را مقابلش مورد آزار و اذیت قرار داده اند.(2)

مرحومه مرضیه حدیدچی دباغ در خاطراتش از کمیته مشترک بیان می کند: من و دخترم رضوانه را که چهارده سالش بود، یک روز با هم در اتاق بازجویی شکنجه کردند.(3)


1-تازیانه های بی هدف،صفحه160،انتشارات موزه عبرت ایران
2-شکنجه در عصر پهلوی،صفحه62، انتشارات موزه عبرت ایران
3-آن روزهای نامهربان،صفحه148، انتشارات موزه عبرت ایران