آتش سوزی نفرت انگیز سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357

 

آتش سوزی نفرت انگیز سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357

ایران سال 1357 را مثل سال 56 با شرایط انقلابی آغاز کرد. چاپ و انتشار مقاله علیه بنیانگذار جمهوری اسلامی در 17 دی 56 باعث اعتراض و تظاهرات عظیم مردم قم در 19 دی و قتل عام معترضین رشته‌ای از تحولات را در پی داشت که در سال 57 تحت عنوان برگزاری چهلم شهداء نامیده شد. چهلم شهداء قیام 19 دی قم در 29 بهمن 56 در شهر تبریز برگزار شد. این مراسم نیز به شهادت چند تن از فرزندان انقلابی خطه آذربایجان منجر گشت. در ماههای بعد چهلم شهدای تبریز در یزد و کرمان و … ادامه یافت. لذا برگزاری چهلم‌ها بعنوان تأثیرگذارترین وقایع در سال 57 در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شد.
ادامه شرایط انقلابی سردمداران رژیم پهلوی را مستاصل کرده بود لذا پیش بینی درستی از تحولات آینده نداشتند و برای برون رفت از بحران راه حل قطعی متصور نبود به همین دلیل با پیش‌گیری سیاست انفعال به مقابله با پدیده‌های سیاسی و اجتماعی روی آوردند و در ادامه دست به تاکتیک‌های خطرناک و دهشتناکی زدند که نه تنها بحران فروکش نکرد بلکه باعث شکاف بیشتر بین حاکمیت و مردم گردید.
توطئه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان در 28 مردادماه این سال یکی از این اقدامات بود. رژیم با محاسبات و تحلیل‌های خاص خود دست به این جنایت کم نظیر تاریخ زد تا از پیامدها و بازتاب‌های منفی این جنایت در راستای سیاست‌های شوم خود علیه جریانات مخالف بهره برداری نماید. بررسی، تجزیه و تحلیل جوانب این اقدام حکایت از این واقعیت مهم دارد که توطئه گران با سطحی‌نگری به طراحی این توطئه وحشتناک پرداختند و در این سناریو شخص محمدرضا شاه پهلوی نقش اول را بازی کرد زیرا او چند روز قبل از واقعه در مصاحبه‌ای خبری اظهاراتی در باره اقدامات خطرناک توسط معترضین! بیان کرده بود.
طراحی اطلاعاتی و روانی رژیم، نیروهای اسلامی را عامل فاجعه سینما رکس آبادان به افکار عمومی در داخل و خارج کشور معرفی می‌کرد تا با استفاده از رسانه‌های گروهی طرفدار خود جنگ روانی گسترده‌ای علیه انقلاب اسلامی به راه اندازد و بدینوسیله نهضت اسلامی را دچار انفعال نماید اما رهبر کبیر انقلاب اسلامی با ارسال پیامی از شهر مقدس نجف دست پنهان جنایتکاران این واقعه جانسوز را برملا کرد به نحوی که این توطئه شوم نه تنها باعث کند شدن یا توقف حرکت انقلاب نشد بلکه باعث تسریع روند انقلاب و اعتراض بیشتر و تنفر توده‌ای ملت از رژیم و شاه گردید.
امام خمینی(ره) در پیام خود ضمن تسلیت به مردم شهر آبادان و داغداران این اقدام به تشریح سابقه جنایت‌های گذشته رژیم پهلوی پرداخت و به ابعاد توطئه‌های آینده رژیم ظالم اشاره نمود:

»خدمت عموم اهالی محترم آبادان – ایدهم الله تعالی

دریافت خبر فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمی‌کنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعه وحشیانه‌ای بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‌اند و خوی درندگی و وحشیگری، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد؛ من تاکنون اطلاع کافی ندارم؛ لکن آنچه مسلم است این عمل غیرانسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‌اند و با فداکاری از هم میهنان خود دفاع می‌کنند- به هر مسلکی باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت می‌دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی- اسلامی ملت ایران را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.
گفتار شاه که: تظاهرکنندگان مخالف من «وحشت بزرگ» را وعده می‌دهند؛ و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگری بر توطئه است؛ نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوی بزرگ است!
مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود می‌کنم نیز شاهد این مدعا است. اظهار تأسف و تأثر در بوقهای تبلیغاتی از اشخاصی که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان مسلمان ما فرورفته است شاهد بزرگی است بر نقشه شیطانی شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهای ایران دست به همین کشتارهای فجیع زده‌اند.
آیا مردم مظلومی که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسف باری کشته شده‌اند هم میهنان ما نبوده‌اند؟ قراین نشان می‌دهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشاء به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشته‌اند؟ آیا تاکنون غیراز شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم می‌زدند این قبیل صحنه‌ها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش برای شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع‌طلب خارج دستور دهد که هرچه بیشتر اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند معرفی نماید.
من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر می‌کنم، خطر اینکه دستگاه این گونه وحشیانه و ضد اسلامی را در سایر شهرهای ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری می‌کنند لوث نماید. لازم است گویندگان، مطلبی را که به نابودی انقلاب رهایی بخش اسلام منجر می‌شود برای مردم روشن نماید. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران به خصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانواده‌های داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک می‌دانم. از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادی اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.

17 شهر صیام

روح الله الموسوی الخمینی[1]«

همانطور که حضرت امام(ره) پیش بینی کرده بود که بوقهای تبلیغاتی رژیم و حامیان آن با بهره‌برداری از واقعه سینما رکس قصد بدنام کردن ملت ایران را دارد، بر همین اساس صهیونیست‌های غاصب نیز که متحد رژیم پهلوی بوده و در آدم کشی ید طولایی داشته و دارند جهت حمایت تبلیغاتی له حکومت پهلوی و در ضدیت با اسلام و نیروهای انقلابی و مذهبی دست به کار شده؛ رادیوی ارتش صهیونیستی با انجام مصاحبه با فردی بنام داوید مناشری ضمن سئوالی جهت‌دار در این رابطه می‌گوید: از آبادان درباره واقعه آتش‌سوزی گزارشاتی نفرت‌انگیز میرسد، مناشری در جواب می‌گوید کاملاً واضح است که ما در مقابل یک سازمان زیرزمینی متشکل و فعالیت‌های تحریک‌آمیز سازمان یافته علیه رژیم ایران قرار داریم که انگیزه‌اش احساسات مذهبی است که از طرف سازمانهای چپگرا که بدون شک از خارج الهام می‌گیرند پشتیبانی می‌شوند. در ماه رمضان فعالیت‌ها زیاد می‌گردد و این فعالیتها متوجه اماکنی می‌گردد که محافل مذهبی با آنها مخالفند. مثل سینماها، مغازه‌های تلویزیون فروشی، مشروب فروشی و امروز به خصوص رستورانهایی که روزهای ماه رمضان باز می‌کنند و شعبات بانک‌های صادرات که در مالکیت یک فرد غیر مسلمان و بهائی است. …
چند سند زیر اختصاص به واقعه سینما رکس آبادان دارد، تعدادی از اسناد تلاش رژیم و حامیان آن برای انتساب این کشتار به نیروهای اسلامی مخالف و چند سند دیگر اعتراض مردم ایران به این حادثه را منعکس می‌کند.

***
مصاحبه رادیو ارتش با آقای داوید مناشری
مورخ 29 / 5 / 2537
درباره وقایع ایران

 

گوینده- از آبادان درباره واقعه آتش‌سوزی گزارشاتی نفرت انگیز می‌رسد. ما آقای داوید مناشری محقق انستیتوی شیلواخ را به رادیو دعوت کردیم که از ایشان درباره زمینه وقایع اخیر در ایران مطالبی بشنویم.
مناشری- کاملاً واضح است که ما در مقابل یک سازمان زیرزمینی متشکل و فعالیت‌های تحریک‌آمیز سازمان یافته علیه رژیم ایران قرار دادیم که انگیزه‌اش احساسات مذهبی است که از طرف سازمان‌های چپگرا بدون شک از خارج الهام می‌گیرند پشتیبانی می‌شود. شاهنشاه ایران به طور واضح محافل کمونیستی را متهم می‌سازند که به این فعالیت‌ها کمک می‌نمایند.
س- آیا روش خاصی در این فعالیت‌ها وجود دارد؟
پ- فعالیت‌ها بدون روش صورت می‌گیرد. در ابتدا به صورت هر چهل روز یکبار آغاز شده ولی سه ماه است که طبق این روش رفتار نمی‌شود. فعالیت‌ها از جائی بجائی منتقل می‌گردد. در قم، تبریز، شیراز، اصفهان و حالا به شهر آبادان منتقل شده است. توسعه آن به سراسر کشور کار دولت را برای برچیدن کانونهای این فعالیت‌ها بسیار مشکل می‌سازد.
س- به خصوص اینکه در ماه رمضان هستیم.
پ- مسلماً در ماه رمضان فعالیت‌ها زیاد می‌گردد و این فعالیت‌ها متوجه اماکنی می‌گردد که محافل مذهبی با آنها مخالفند. مثل سینماها، مغازه‌های تلویزیون فروشی، مشروب فروشی و امروز به خصوص رستوران‌هایی که روزهای ماه رمضان باز می‌کنند و شعبات بانکهای صادرات که در مالکیت یک فرد غیرمسلمان و بهائی است.
س- در زمانی که شاهنشاه از اعلام آزادی سخن می‌گویند آیا این فعالیت‌ها، معظم‌له را محدود می‌سازد؟
پ- باید یک موضوع ابتدائی را به خاطر داشت. اقدامات برای آزادی در رژیم حکومت یک نفره، یک مرحله وخیم در تحول رژیم است. شاهنشاه ایران از این موضوع آگاهی دارند. گرچه در سخنرانی خویش در ابتدای هفته اظهار داشتند که نمی‌دانستند بهائی را که باید در این راه بپردازند تا چه حد گران است. با این حال در این مرحله، این طور به نظر می‌آید که قصد ندارند از اعطای آزادیهای بیشتر صرفنظر نمایند.
به عقیده من شاهنشاه به نقطه‌ای رسیده‌اند که امکان بازگشت ندارند یعنی نه تنها شخص شاهنشاه مایل به بازگشت نیستند بلکه برگرداندن چرخها به عقب بسیار مشکل است و پیشرفت وقایع طوریست که شاهنشاه را ملزم می‌سازد اقدامات برای آزادی را ادامه دهند. مسأله مهم این است که تا چه حد شاهنشاه بر اوضاع ایران تسلط دارند. از آنچه که ظاهراً دیده می‌شود، شاهنشاه بر اوضاع مسلط هستند.

***
مصاحبه رادیو ارتش با آقای داوید مناشری
مورخ 30 / 5 / 2537

 

گوینده: (شموئل سگو) وضع ایران که در ابتدای سال دستخوش آشوب و تشنج شده است در روزهای اخیر تحول وخیمی پیدا کرده است. پس از یک سلسله اغتشاشات در شهرهای جنوب پریروز سینمای آبادان را آتش زدند که در آن تقریباً 400 نفر کشته شدند این عمل از هر واقعه‌ای در وضع داخلی ایران در سال‌های اخیر وخیم‌تر بود. شاهنشاه ایران طی یک سخنرانی برای ملت، عوامل خارجی و مارکسیست‌های اسلامی را به دامن زدن اختلافات داخلی کشور متهم ساختند. از لحاظ اهمیت زیادی که ایران در خاورمیانه دارد، امشب آقای داوید مناشری رئیس بخش ایران در موسسه شیلواخ را به رادیو دعوت کردیم و با او به گفتگو می‌پردازیم.
س- اصولاً چه باعث این درگیریها شده است، آیا شما آنچه را که امروز روی می‌دهد ادامه وقایع اول سال تلقی می‌کنید؟
پ- بله مسلماً ادامه آن وقایع است. آنچه که امروز روی می‌دهد نتایج وقایعی است که در ژانویه امسال، حتی قبل از آن روی داد. این انتهای دو تحول موازی از لحاظ زمان است که از لحاظ چگونگی متضاد هستند. از یکسو دولت به دستور مقامات بالا طی دو سال اخیر کوشش می‌کند مراحل آزادی را تسریع نماید و در عین حال، یک حال مذهبی ایجاد می‌گردد که بازگرداندن قوانین اسلامی را در زندگی سیاسی و اجتماعی کشور خواستار است.
س- ولی اسلام همیشه یک عامل قوی و دائمی در زندگی داخلی در ایران بوده است. اصولاً چه تغییری پیدا شده، چرا اسلام در ساله‌ای اخیر خاموش بوده یا بنظر می‌آید که خاموش است و در سال گذشته، ما شاهد یک سلسله اغتشاشاتی بودیم که مدتی آرامش برقرار می‌شد و مجدداً درگیری روی میداد که مرتباً تا امروز ادامه دارد.
پ- در اینجا باید زمینه مذهب را در ایران درک کرد. باید برای شنوندگان توضیح دهم که ایران یک کشور اسلامی شیعه است که به مکتب سنی که ما با آن در این کشور آشنا هستیم تعلق ندارد. شیعه ظاهراً یک حالت تعصب شدید است و مؤمنین شیعه از رهبران مذهبی جداً پیروی می‌کنند. رهبران مذهبی هرگز این ادعا را ترک نکرده‌اند که باید زندگی سیاسی و اجتماعی براصول مذهب اسلام و شیعه پایه‌گذاری گردد. امروز شاید برای خود فرصتی می‌دانند که هدف خود را که سال‌های زیادی آرزوی آن را داشتند به مرحله اجرا درآورند.
باید خاطرنشان ساخت که رژیم سلسله پهلوی که پنجاه سال ادامه دارد و شاهنشاه کنونی دومین شاه این سلسله هستند در نظر مذهبیون یک حکومت ضد مذهبی تلقی می‌گردد. پدر شاهنشاه فعالیت‌های جدی برای جدا کردن سیاست از مذهب به عمل آورد و شاه کنونی شاید با عملیات خویش راه پدر را ادامه دادند. گرچه در سال‌های سلطنت خویش، مرتباً تاکید کرده‌اند که ضد مذهبی نیستند و احساسات مذهبی دارند و تنها در سخنرانی دو روز پیش برای ملت اظهار داشتند که دو موضوع اصلی، از زمان رسیدن به سلطنت انگیزه معظم له بوده است اول مذهب شیعه و وفاداری به شیعه اسلام و دوم تمایل شدید او نسبت به اجرای استقلال سیاسی ایران.
س- در بازدیدی که چند ماه پیش از ایران به عمل آوردم افزایش قدرت محافل مذهبی اسلامی در کشور احساس می‌گردد و با وجود اصلاحات اجتماعی که شاهنشاه از چند سال قبل آن ا اعلام کردند در خیابانها شماره دوشیزگان جوان و بانوانی که چادر را مجدداً به سر می‌کردند روز به روز بیشتر می‌شد و همچنین عده بیشتری برای نماز به مساجد روی می‌آوردند. ولی با این حال آیا به نظر شما بین اغتشاشات با ضیق اجتماعی که شاید بیان کننده ثروتمند شدن محافل مختلف در نتیجه افزایش بهای نفت باشد ارتباطی وجود دارد که احساس می‌گردد که ثروت به طور مساوی بین قسمت‌های مختلف جامعه تقسیم نشده است.
پ- جنبه اجتماعی نیز مسأله مرکزی در این اغتشاشات است ولی نه به طور مستقیم. ما طی دو سال اخیر شاهد مقالات انتقادی شدید علیه سیاست داخلی و اقتصادی کشور و تورم پول هستیم که در ایران سابقاً معمول نبوده است. مردم احساس می‌کنند که افزایش قیمت‌ها با افزایش مزد آنها تطبیق نمی‌کند و حتی روشنفکران از اینکه درآمد ملی به طور مستقیم تقسیم نمی‌گردد انتقاد می‌نمایند. گفته می‌شود که پیرو روش دولت، بعضی از محافل سهم زیادی از درآمد عظیم که به 25 میلیارد دلار از درآمد نفت می‌رسد، به دست می‌آورند درحالی که توده مردم، جامعه روستائی و اکثر مردم شهری از این درآمدها بهره‌ای ندارند.
این موضوع مسلماً حساس است و احتمال دارد که این موضوع نیز مضاعف برخود آگاهی مذهبی قدرتی باشد که مردم را به خیابان می‌کشاند.
س- با وجود این، اصولاً هرکس که چند سال پیش از ایران دیدن کرده و چند ماه پیش به ایران بازگشته باشد، به خوبی دیده است که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی پیشرفت زیادی وجود دارد. از قرار معلوم سرعت پیشرفت انتظار مردم را بر نمی‌آورد آیا این یکی از عوامل اغتشاش است؟
پ- باید دو موضوع را درک کرد. وقایعی که ما اخیراً شاهد آن هستیم از یک موضوع سرشته نشده است. قسمتی از مردم که در حال حاضر علیه حکومت تظاهر می‌نمایند به خاطر سرعت سیر بیش از حد فعالیت دولت است ولی برخی دیگر به خاطر کندی سرعت فعالیت‌ها است. مثلاً اقدامات دولت برای مدرن ساختن کشور در زمینه فرهنگ و لباس و اقتصادی، اصلاحات ارضی مورد انتقاد مذهبیون قرار دارد ولی در مقابل محافل روشنفکران یا محافل قرار دارند که از یکسو برای تسریع فشار وارد می‌آورند و از سوی دیگر برای کند ساختن پیشرفت تحت فشارشان قرار می‌دهند. این دو جنبه را می‌توان در آنچه که ما اخیراً شاهد آن هستیم دید.
س- همان طوری که خاطرنشان کردید عواملی که به طور کلی در پشت این اغتشاشات قرار دارند عوامل مذهبی هستند که می‌خواهند سرعت سیر پیشرفت را تعدیل ساخته و از پیشرفت سریع جلوگیری نمایند ولی نمی‌توان عوامل دیگر را نیز که از آنها یاد شده نادیده گرفت. تا چه حدی امروز سازمان زیر زمینی یا سازمان دهی چپگرائی وجود دارد که نیروی خود را از اتحاد شوروی یا عوامل طرفدار شوروی کسب می‌کند و از اغتشاشات مذهبی برای پیشرفت نظریات مارکسیستی خود استفاده می‌کنند.
پ- روشنفکران و چپگراها از فرصتی که پیدا کرده‌اند استفاده می‌کنند و بر موج مذهبی سوار شده و می‌کوشند این موج را به سوی هدف خود متوجه سازند. در اینجا دو موضوع وجود دارد. از یک‌سو فعالیت داخلی محافل روشنفکرانی وجود دارد که صمیمانه آرزوی اصلاحات را دارند. برای نمونه در ماه مه 54 نفر از وکلای دادگستری نامه‌ای به وزیر دادگستری نوشته و در آن برقراری آزادی در امور قضائی را خواستار شدند، گروهی از نویسندگان نیز متشکل شده و در مؤسسه آلمان- ایران در تهران اشعاری خواندند که در آن تمایل به افزایش آزادی بیان شده بود. از سوی دیگر در اینجا تعیین این موضوع مشکل است که در چه مواردی از خارج و در چه مواردی از داخل الهام گرفته می‌شود.
مسلماً دخالت خارجی وجود دارد و شاهنشاه قطعاً به این نکته می‌توانند به طور یقین اشاره نمایند. محافل چپگرا که از شوروی الهام می‌گیرند تا حدودی در وقایع اخیر فعالیت نموده‌اند، از طرف دیگر می‌توان مذهبیونی را که در عراق اقامت دارند عامل بالقوه‌ای در فعالیت ضد سلطنتی در ایران دانست.
س- آیا به نظر شما رژیم یا موقعیت شخصی شاهنشاه در نتیجه این اغتشاشات در معرض خطر قرار دارد؟
پ- مشکل بتوان دانست که وقایع به کجا منتهی می‌گردد. تا آن جائی که به محافل مذهبی بستگی داشته باشد که به نظر من نفوذ عظیمی بر مردم دارند همیشه جنبه‌های سیاسی و مذهبی فعالیت‌ها را از یکدیگر تمیز نمی‌دهند. در ایران وفاداری زیادی به سلطنت وجود دارد. ما در اینجا شاهد برخورد جبهه به جبهه بین دو پرستیژ هستیم. دو قدرتی که برخورد بین آنها می‌تواند رژیم را در مقابل مسائل مشکلی قرار دهد.
دولت تاکنون از وارد ساختن نیرو برای سرکوب کردن این اغتشاشات خودداری کرده است و به نظر من تا اینجا موضوع عاقلانه بوده زیرا توسل به زور علیه سران مذهبیون و افرادی که با نیروی مذهبی به حرکت در می‌آیند موضوع بسیار خطرناکی است.
گوینده- ما وقایع ایران را در آینده دنبال خواهیم کرد- از شما متشکریم.

***

مصیبت بزرگ در فاجعه 28  امرداد
منشین!
اشک مریز!
مسبب را بشناس
اوست پیام آور وحشت بزرگ
همان شهر ستمگر و ظالم
پهلوی…!
لا الله اله الله

***

از آبادان
از ساعت 1500 روز جاری حدود 15000 نفر از بازماندگان آتش سوزی سینما رکس آبادان به تدریج در گورستان این شهر اجتماع نموده و به هنگام بازگشت حدود 8000 نفر از اجتماع کنندگان که اکثراً جوانان 16 تا 17 سال و به چوب دستی مجهز می‌باشند با برافراشتن پرچم‌های قرمز و مشکی به طرف شهر پیاده حرکت و ضمن شعار دادن و پخش اعلامیه از مردم شهر خواستند که در روز شنبه 4 / 6 / 37 در شهر اجتماع و تظاهرات براه بیندازند. مأمورین شهربانی و ژاندارمری در دو کیلومتری شهر آبادان بر آن شدند که متظاهرین را به وسیله گاز اشک‌آور و ماشین آبپاش متفرق نمایند لاکن تظاهرکنندگان به دسته‌ای تقسیم و به دادن شعارهائی نظیر سرباز تو بی گناهی اسیر دست 66 هستی مبادرت ورزیدند و به بانک صادرات شعبه جمشید آباد (آبادان) با سنگ حمله ور شده و همین طور عده‌ای نیز بانک صادرات شعبه سده را به آتش کشیدند که مسئولین آتش نشانی مبادرت به خاموش نمودن آن کردند که شیشه ماشین آتش نشانی نیز به وسیله متظاهرین شکسته شد و همین طور یک عده 500 نفری به درجه داران نیروی دریائی حمله ور شده و پلیس به وسیله تیراندازی هوائی آنان را متفرق نمود.
در بولتن درج شود 3 / 6 / 37 در بولتن درج شود جهت بهره‌برداری به استحضار رئیس دایره عملیات می‌رسد.

***
از: 6 /  ﻫ 3                                          تاریخ: 15 / 6 / 37
به: 312                                            شماره: 25313 / ﻫ3

موضوع: موسی افشار و حنطوش طرفی کارگران راه آهن اهواز

ساعت 0730 روز 2 / 6 / 37 موسی افشار اظهار داشت که باجناق من از آبادان آمده و تعریف کرد که مردم به شهربانی هجوم آورده و قصد داشتند رئیس شهربانی را بکشند چون او مقصر بوده زیرا هنگام آتش گرفتن سینما رکس وقتی مردم خواستند از بیرون درب سینما را شکسته و تماشاگران داخل سینما را نجات دهند وی به مأمورین دستور داد که نگذارند کسی وارد سینما شود و یا دربها را بشکنند به همین دلیل سبب این فاجعه را رئیس شهربانی آبادان می‌دانند و بعد اضافه کرد که آقای دکتر سنجابی هم در شمال قیام کرده و مستقیماً شاه را مسئول این فاجعه می‌داند و می‌گوید مدرک هم برای اثبات حرفهایش دارد. وی از سازمان ملل تقاضا کرده که عده‌ای به ایران بفرستند تا وضع حقوق بشر را تعیین کنند و مسئولان این فاجعه ها را تحویل قانون دهند یکی از کارکنان به نام حسن اتحاد پرسید که این شخص کیست؟ وی گفت سنجابی در زمان توده‌ایها جزو دست چپی‌ها بوده که اینک قیام کرده است. سپس حنطوش طرفی دنباله صحبتهای وی را گرفته و گفت بابا مقصر دولت است و شاه هم این را می‌داند مگر یادتان نیست در زمان جنگ با عراق یک شیخ در سوسنگرد به نام فیصل طرفی که همه اطلاعات عراق را به ایران می‌داد و حتی مقادیری اسلحه از آنها تحویل ایران داد به طوری که شاهنشاه برای او محافظ گذاشته بود آخرش از ترس اینکه قیام نکند چون صاحب نفوذ شده بود یکشب او را با خانواده‌اش در خواب سربریدند. پس کاری برای دولت دشوار نیست به قول شاه یک میلیون طرفدار من بهتر از 35 میلیون شورشی است.
نظریه شنبه- یادشدگان از عوامل ناراحت راه آهن اهواز می‌باشند.
نظریه یکشنبه- شنبه مورد اعتماد بوده و توجهات لازم بوی داده شده. راصد
نظریه سه‌شنبه و 26- دستورات مراقبتی به یکشنبه داده شد. بدایع

***
فاجعه آبادان

))مکّاران وحیله گران از هیچ وسیله و نیرنگی بر علیه اسلام و قرآن خودداری نمی‌کنند((
هموطنان عزیز و مسلمان ایران: برادران و خواهران اصفهانی و آبادانی و شیرازی و … نیرنگ‌های خائنانه دستگاه جبار و ستمگر بار دیگر چهره کریه و زشت خود را به آنهایی که تا حدودی در مسائل سیاسی روشن و بیدار هستند نشان داد:
هنوز اجساد صدها قربانی و زخمی که به دست جلّادان خونخوار شاه کشته شدند در خاک نرفته و هنوز زخمی‌های حادثه جانخراش شهرستانها بهبود نیافته‌اند و هنوز پدران و مادران داغدار و جگر سوخته شیراز در سوگ عزیزانشان نشسته‌اند و فرزندان پدر از دست رفته در انتظار پدرانشان بسر می‌برند، هنوز بهترین چهره‌های اصیل انسانی و اسلامی و معتقد به خدا و زندان‌های شاه حجاج صفت به سر می‌برند و تعداد آنها روز به روز اضافه می‌گردد که بار دیگر با دسیسه این دستگاه حیله گر و خیانتکار و مزدوران کثیف خود جنایتی بر جنایت‌های خود افزودند!!!!
ولی جنایت این بار بسی دلخراش‌تر و عوام فریبانه‌تر بود، این جنایت به خاطر این بود که جلوی حملات مخالفان دولت را که درست یک روز بعد دولت را استیضاح کردن بگیرد و حملات آنها را خنثی کند؟!
این جنایت را به این سبب مرتکب شدند که نهضت صد در صد اسلامی نه مارکسیستی را که به رهبری زعیم عالیقدر حضرت آیت‌ا… خمینی اداره می‌شود خدشه دارد کنند و بگویند کسانی که سینماها و مشروب‌فروشی‌ها و کاباره‌ها و مراکز فساد و فحشاء را به آتش می‌کشیدند مردمی آدم کش هستند؟!!
از شما سئوال می‌کنم که در جریان نهضت تبریز و قیام اخیر اصفهان با آن همه وسعت آیا مجاهدین اسلام کسی را کشتند یا قاتلین فقط مجریان شاه بودند؟! آری جنایت آبادان را به این خاطر مرتکب شدند که هرچه بیشتر بر خفقان و ظلم خود بیفزایند! مگر گوینده رادیو ایران در مورخه 30 / 5 / 57 نگفت که طی دو هفته 27 سینما را در ایران به آتش کشیدند؟! پس چرا در آن 27 سینمای دیگر کسی را نکشتند؟!؟
این‌ها آدم کش هستند ولی آنها که در قم، تبریز، جهرم، یزد، شیراز، مشهد، اصفهان، صدها نفر را به گلوله بستند آدم کش و خیانتکار نیستند؟! این ها فرزندان وطنند ولی دیگران نیستند؟!!
آری دشمنان اسلام و قرآن با آتش کشیدن سینما رکس آبادان و بستن درب آن به روی مردم خواستند افکار عمومی را بر علیه آنهائی که مراکز فحشاء و فساد را ویران می‌کنند بسیج کنند در صورتی که خود می‌دانند که دیگر مردم ایران فریب این نیرنگ‌ها و حیله‌گری‌ها را نمی‌خورند و علت اصلی این کشتارهای بیرحمانه را شخص شاه می‌دانند که در طول سلطنت مستبدانه خود از کشتن هزاران نفر خودداری نکرد، امید است که با بیداری مردم و فریب نخوردن آنها، دستگاه ظلم این ستمگر برچیده شود بلکه ملت ایران بتواند به حیات خود ادامه دهد.

 

پی‌نوشت‌:

[1] . صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(س)، جلد 3، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چاپ اول 1378، ص 445 و 446.

 

مرکز بررسی اسناد تاریخی