بچه رستم!
بازنشر به مناسبت سالروز شهادت
بچه رستم!
خاطره حمیده نانكلی برادر شهید زیر شکنجه امیرمراد نانکلی
مراد را در تاريخ پنجم اسفند سال ۱۳۵۱ مصادف با بيستم ماه محرم در ساعت يازده صبح دستگير كردند. همه دوستان به برخورد خوب او و مردمی بودنش معترف اند. مراد هر ماه يك بار به بيمارستانها سر ميزد و از بيمارانی كه ملاقاتکننده نداشتند عيادت ميكرد. هيأتي به نام جوانان سجاديه تشكيل داده بود كه برنامههای تفريحی، ورزشی، فرهنگی و مذهبی براي جوانان ترتيب ميداد و صبحهاي جمعه برنامه كوه و دعای ندبه برقرار ميكرد و در ميان دوستان و همرزمان خود به بچه رستم معروف بود و در دلاوری و رشادت نظيری نداشت. مراد در همه كارها نظم و ترتيب داشت و صاحب سجايا و فضايل اخلاقی بالايي بود.
مراد را به قدري شكنجه كرده بودند كه كليههايش را از دست داده بود و او دلاورانه در حين بازجويي صندلي را بر سر بازجوها كوبيده بود. بازجويان ساواك نيز او را در محاصره شكنجهها و انواع و اقسام آزارها قرار داده بودند و او را به شهادت رساندند. بازجويان حتي نتوانستند كلمهاي از او اعتراف بگيرند. او را كشتند و مظلومانه بدون اين كه ما اطلاعي از وضعيت او پيدا كنيم، جسدش را دفن كردند پس از چند ماه كه از پيروزي انقلاب اسلامي گذشت با مشخص شدن اسامي قطعه شهداي گمنام انقلاب در بهشت زهرا، محل دفن مراد نيز آشكار شد. پدر و مادرم روزگار را با اشك چشم و فراق مرادشان گذراندند و از دنيا رفتند و مراد نيز به آرزوي ديرينهاش يعني فيض عظيم شهادت نائل آمد و اكنون نام و يادش همواره در قلبهاي ماست.
کتاب آن روزهای نامهربان.انتشارات موزه عبرت ایران.ص ۲۳۴–۲۳۶
اظهارات بهمن نادری پور (معروف به تهرانی – شکنجه گر ساواک):
ادعای مادر داغديده مراد نانكلي درمورد به شهادت رسيدن فرزندش صحت دارد. همانطور كه قبلاً نيز در اوراق بازجويی نوشتهام، مراد نانكلی به علت آنكه اطلاعات خود را نداده بود به كميته مشترك منتقل و بر اثر شكنجه توسط حسينی و احتمالاً ضربه شديد با مشت به قلبش شهيد شده است. وی از جمله معتقدين واقعی به اسلام و مجاهدان و مدافع جامعه توحيدی بوده است و از همان زمان از امام خمينی تقليد می كرده است.