اعتراض و افشاگری حضرت امام خمينی (ره) عليه پذیرش كاپيتولاسيون
اعتراض و افشاگری حضرت امام خمينی- رحمة الله عليه – عليه پذیرش كاپيتولاسيون
محمدرضا پهلوی سالهای متمادی شاهان قاجار را به خاطر اعطای حق قضاوت کنسولی(کاپیتولاسیون) به بیگانگان، مورد نکوهش قرار میداد و حاکمیت رژیم کاپیتولاسیون در ایران را از خیانتهای نابخشودنی آنان برمیشمرد و روی این ادعا که الغای کاپیتولاسیون از سوی رضاخان بوده و در سایة تلاشهای پیگیرانة او صورت گرفته است، جار و جنجالهای گستردهای به راه میانداخت. وی اعطای آن را نشان بیلیاقتی شاهان قاجار و الغای آن را نمونة «میهنپرستی»، «غیرت ملی» و «آزادمنشی» دودمان پهلوی قلمداد میکرد و در این راه از هیچگونه دروغپردازی دریغ نمیورزید. اما دیری نپایید که رژیم شاه بر اساس سیاست فزونطلبی دولت ایالات متحده امریکا، به احیای رژیم کاپیتولاسیون دست زد و در 21 مهرماه 1343، مصونیت سیاسی و قضایی اتباع امریکا در ایران را در مجلس شورای ملی آن روز به تصویب رساند.[1]
امام خمینی به خوبى میدانست که حق قضاوت کنسولى به آمریکا و یا هر کشورى دیگر، سالها میتواند استقلال و حق حاکمیت مردم آن کشور را متزلزل کرده و راه نفوذ بیگانگان را هموار سازد؛ قوانین جزایى یک کشور را که مظهر اقتدار یک ملت است به بازیچه گیرد و در نتیجه هر متجاوزى به راحتى بتواند با زیر پا گذاردن آنها، خود را تحت حمایت و پشتیبانى قدرتهاى خارجى قرار دهد. بنابراین، ایشان در اولین موضعگیرى صریح خود در این باره، احیاء و تصویب کاپیتولاسیون را پایمال کنندۀ استقلال و عظمت ایران دانست و آن را نمایانگر آشکار تابعیت و انقیاد کامل رژیم شاه در قبال قدرتهاى خارجى معرفى کرد: «عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونى در مجلس بردند، در آن قانون… تمام مستشاران نظامى آمریکا با خانوادههایشان با کارمندهاى فنیشان، با کارمندان اداریشان، با خدمهشان، با هرکس که بستگى به آنها دارد، اینها از هر جنایتى که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارند جلوى او را بگیرد. دادگاههاى ایران حق ندارند محاکمه کنند! بازپرسى کنند! باید برود به آمریکا! آنجا در آمریکا اربابها تکلیف را معین میکنند!»[2]
سخنرانى افشاگرانه امام خمینى در روز 4 آبان 43، علیه لایحه کاپیتولاسیون و زیر سؤال بردن شاه و نیز حمله به آمریکا و رژیم صهیونیستی، استبداد و استکبار را به این نتیجه رساند که حضور امام خمینى(ره) در ایران به سودشان نیست. تجربه 15 خرداد نیز نشان داده بود که دستگیرى و زندانى کردن و شایعهسازى بر ضد ایشان هم نتیجهاى در پى نخواهد داشت، از اینرو تبعید امام خمینی به عنوان یک راه حل مورد توافق مطرح شد.[3] هدف رژیم شاه از تبعید امام خمینی، جدایی میان رهبری و مردم، تضعیف روحیه رهبری و مبارزان، فراموش کردن رهبر و در نهایت شکست نهضت اسلامی بود.[4] بنابر این، بامداد سیزدهم آبان 1343 کماندوهای مسلح، منزل امام را در قم محاصره کردند و ایشان را از قم به فرودگاه مهرآباد و از آنجا به ترکیه تبعید کردند.
. حجتالاسلام سیدحمید روحانی، «بازخوانی پرونده کاپیتولاسیون»، ماهنامه زمانه، شماره 2، 1381، ص 19.
[2]. کاظم بازافکن، «تحلیلی از مبارزات سیاسی امام خمینی(ره)»، فصلنامه حضور، شماره 39، 1381.
[3]. پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، «مروری بر واکنشهای مختلف به تبعید امام خمینی در سال43»، 12 آبان 1398.
[4]. حبیبالله مهرجو، «سیری در مبارزات امام خمینی از تبعید تا پیروزی انقلاب اسلامی(بخش دوم و پایانی)»، روزنامه رسالت، شماره 6634، 12 بهمن 1387، ص 15، بخش تاریخ.
مرکز بررسی اسناد تاریخی