روایت «عید آن سال‌ها» – ویژه کودکان و نوجوانان – قسمت چهارم

 

فرزندان انقلاب

عید آن سال‌ها

بچه‌ها سلام! سال نو 1402 و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را به شما عزیزان، تبریک می‌گوییم. امیدواریم شاهد سالی پر از برکت و شکوفایی و موفقیت‌های شما در تحصیل و دانش‌اندوزی باشیم ان‌شالله!

ممنونیم از اینکه در لحظات نیایش و افطار، دعاگوی ما هم باشید.

چنانچه تمایل دارید از موزه عبرت ایران بازدید کنید، صبح‌ها از ساعت 9 الی 13 و بعد از ظهرها از ساعت 14 الی 17 در خدمت شما هستیم.

ما در این شماره، قصد داریم از خاطرات مبارزین آزاده‎‌ای بگوییم که در زمان تحویل سال جدید در دوران رژیم ستم‌شاهی، بخشی از زندگی خودشان را در زندان‌های محمدرضاشاه گذرانده‌اند.

تاريخ پر افتخار كشورمان سرشار از جان‌فشاني‌ها و استقامت‌هاي مردان و زناني است كه براي آزادي و استقلال و برقراري عدالت اسلامي مبارزه كردند، به زندان افتادند، شكنجه شدند و در بسياري موارد جان خود را از دست دادند. مردان و زناني كه در طول حكومت ستم‌شاهي بهترين دوران زندگي خود را در زندان‌هاي انفرادي سپري كرده‌اند و چه بسيار نوروزهايي را كه دور از خانواده و با دژخيمان ساواك گذراندند.

به مناسبت جشن سال نو و نوروز باستانی، پاي صحبت دو نفر از زنان فداكار و مبارز انقلابي نشستيم كه نوروز را در زندان رژیم پهلوی سپري كرده‌اند.

خانم‌ها طاهره سجادي و فاطمه اسماعيل‌نظري زمانی از سوی ساواک بازداشت شده‌اند که خیلی جوان بوده‌اند. این دو بانوی مبارز و انقلابی همراه همسران خود دستگير شده‌اند و مطابق معمول، به بازداشتگاه کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی منتقل و شرایط سخت و طاقت‌فرسای زندان‌های رژیم پهلوی را با صبر و توکل بر خدا پشت سر گذاشته‌ا‌ند.

یک مرغ کوچک برای ده نفر!

و حالا در ادامه، خاطرات نوروزی خانم فاطمه اسماعيل‌نظري:

لحظات پایانی سال را ده نفري در سلول می‌گذرانیدم. وقت غذا شده بود. برايمان يك ديس پلو آوردند با يك مرغ كوچك! یکی از بچه‌ها سر شوخی را باز می‌کند و مي‌گويد: «خود خورم يا حسيني؟»

هيچ كس دست به غذا نمي‌زند. همه منتظرند كه نفر بغل‌دستي شروع كند. منير كه از همه مديرتر است كار تقسيم دشوار مرغ را به عهده مي‌گيرد و انصافاً جوري تقسيم مي‌كند كه يك گرم اين طرف و آن طرف نمي‌شود. به ما نگفته‌اند تحويل سال شده است یا نه.

در همین فکریم که چند سلول آن طرف‌تر، يكي از زندانيان مرد آوازی مي‌خواند:

«خيز و غنيمت شمار

جنبش باد بهار

ناله موزون مرغ

بوي خوش لاله‌زار»

 

ادامه دارد…