شهید زیر شکنجه حسین کرمانشاهی
ورودِ بيبازگشت
در ايام فعاليت كميته مشترك كه حدود شش سال طول كشيد، هزاران نفر از زنان و مردان مبارز، در اين مكان به بند كشيده شدند و دهها نفر از آنان با بدني كاملاً سالم به اين دژ خوفناك وارد شدند ولي در زير شكنجههاي بيرحمانهاي كه بر روي آنها اعمال شد، جان به جان آفرين تسليم نمودند و دژخيمان، جسم بيروحشان را از اين مكان بيرون برده و در گزارشهاي خود علت مرگ آنان را دلائلي واهي همچون خودكشي، نارسايي كليوي، كشته شدن در درگيري خياباني و… قلمداد ميكردند. ولي مقايسه برخي از سندهاي موجود مانند گزارش ساواك با اسناد پزشكي قانوني و سندهاي بيمارستان شهرباني و وجود تناقض در آنها، مشخص ميگردد كه اين افراد در زير شكنجه جان باختهاند و متأسفانه محل دفن بسياري از آنها پس از سالهاي سال هنوز مشخص نشده است.
البته اين تعداد، جداي از كساني هستند كه در درگيريهاي خياباني با اكيپهاي گشت ساواك در خون خفتند و يا در بيدادگاههاي رژيم به اعدام محكوم شده و به جوخههاي مرگ سپرده شدند. فريدون توانگري (معروف به آرش- شکنجه گر ساواک) در پاسخ به سئوالي كه خبرنگار تلويزيون در خصوص عكسالعمل مقامات ساواك پس از شهيد شدن انقلابيون زير شكنجه چه بود؟ ميگويد: «مقامات مافوق بعد از اين ماجراها (كشته شدن افراد زير شكنجه) عكس العمل خاصي انجام نميدادند و فقط پروندهسازي ميكردند. نامهاي تهيه ميكردند كه اين شخص يا بر اثر خونريزي يا خودكشي در زندان فوت نموده است».
آنچه در پي ميآيد، نمونههايي از اسناد كشتار زندانيان در زير شكنجه و تناقضگوييهاي اسنادي است كه نشاندهنده سندسازي ساواك در اين موارد بوده است:
حسين كرمانشاهي اصل
به: رياست اداره دادرسي نيروهاي مسلح شماره : 7443 ك
شاهنشاهي تاريخ : 9/12/54
از : ساواك پيوست دارد (به شرح نامه)
نخستوزيري
سازمان اطلاعات و امنيت كشور
س. ا. و. ا. ك
درباره : حسين كرمانشاهي اصل فرزند محمد باقر دانشجوي سابق دانشگاه صنعتي آريامهر و مدرسه عالي حسابداري
… دو نفر از مأمورين كميته مشترك ضد خرابكاري كه در ساعت 14:00 روز 20/2/54 در خيابان اميركبير عازم منزل خود بودند به جواني كه حركات غير عادي داشت، ظنين و در صدد دستگيري او برميآيند كه مشاراليه با چاقو به مأمورين حمله و پس از درگيري و مقاومت سرسختانه كه منجر به زخمي و مصدوم شدنش ميگردد، سرانجام دستگير و به زندان كميته هدايت ميشود. در بازرسي بدني از شخص مظنون يك جلد شناسنامه به نام صالح نيري، تعدادي اوراق قابل بررسي چند بليط خط واحد اتوبوسراني تهران و حومه و تعدادي قرصهاي مختلف، 252 ريال پول كشف و نظر به اينكه مشاراليه حتي از بيان هويت واقعي خويش امتناع ميكرد دفترچه مشخصات خرابكاران متواري بررسي و معلوم شده وي حسين كرمانشاهي اصل، دانشجوي سابق دانشگاه صنعتي آريامهر و مدرسه عالي حسابداري است كه از سال 1351 به گروه به اصطلاح مجاهدين خلق ملحق و به صورت مخفي زندگي ميكرده است.
با توجه به صدماتي كه ياده شده در هنگام دستگيري ديده بود. مشاراليه به بيمارستان شهرباني منتقل ليكن وي ضمن مذاكره با مأمورين مراقب، آنها را تطميع ميكرد تا در صورت دادن خبر دستگيريش به آدرس مجعولي و يا فراهم نمودن مقدمات فرارش از بيمارستان مبلغ سي هزار ريال و حتي بيشتر به آنها بپردازد (گزارش مأمورين و دستخط متهم در اين زمينه ضميمه است) علاوه بر اين مشاراليه كه در هنگام مخفي بودن به علت عدم تغذيه صحيح به شدت ضعيف و از همكاري مأمورين در فرار دادن خود از زندان نااميد شده بود در بيمارستان نيز از خوردن غذا و داروهاي مربوطه به طرز ماهرانهاي خودداري و در نتيجه در تاريخ 4/3/54 در بيمارستان فوت مينمايد.
* * *شماره : 6294
تاريخ : 26/5/1354
اداره كل پزشكي قانوني
پروانه دفن
به موجب اين برگه اجازه دفن حسين فرزند محمدباقر شهرت كرمانشاهي اصل سن حدود 25 سال كه به علت سوء تغذيه در تاريخ 19/5/54 در گذشته است.
پزشكي قانوني
بهمن نادريپور (معروف به تهراني-شکنجه گر ساواک) در اعترافات خود ميگويد:
… حسين كرمانشاهي اصل به وسيله منوچهر وظيفهخواه (منوچهري)[1] بازجويي شد و به علت شكنجههاي فراوان حالش بد شد و با وجود اينكه به بيمارستان شهرباني فرستاده شد ولي شهيد گرديد. حسين كرمانشاهي اصل تا آنجا كه يادم ميآيد حتي اسم حقيقي خود را هم نگفته بود، در حالي از روي دفترچه متواريان مشخص شده بود كه كيست. يادش بخير و روحش شاد و لعنت بر عامل قتلش باد.
فريدون توانگري (معروف به آرش-شکنجه گر ساواک) در اعترافات خود مينويسد:
تا آنجا كه ميدانستم و شنيده بودم افرادي را هم توسط سايرين در زير شكنجه شهيد شده بودند بيان داشتم. از آن جمله شخصي به نام حسين كرمانشاهي اصل كه دستگير شده بود و توسط منوچهر وظيفهخواه (منوچهري) بازجويي ميشد و بر اثر فشار زياد شهيد شد، لازم است بگويم كه در اين قبيل موارد سلسله مراتب، مورد را خيلي ساده تلقي و از آن گذشته و مسئله را به صورت بيماري يا خودكشي جلوه داده و پروندهسازي نموده و موضوع را تمام ميكردند.
[1] – منوچهر وظيفهخواه معروف به منوچهري در سال 1319 در زنجان متولد شد. در 25/8/1341 به عنوان كارمند پنهاني به استخدام ساواك درآمد و بعدها در 1/9/46 به كارمند آشكار تبديل شد و مشاغلي همچون رهبري عمليات در تهران و رشت، رئيس تيم و بازجوي واحد اطلاعاتي كميته مشترك، رئيس بخش اطلاعاتي كميته مشترك و… را عهدهدار بود. وي يكي از بازجويان خشن و بيرحم كميته مشترك و ساواك بود كه در راستاي خوش خدمتي به اربابان خود از هيچ جنايتي در برخورد با زندانيان سياسي فروگذار نميكرد. وي در مقاطع مختلف از سوي مقامات مورد تشويق قرار گرفت كه از آن جمله ميتوان به : تشويق رياست ساواك، مدال جشنهاي 2500 ساله، نشان درجه 3 كوشش، نشان درجه 3 پاس، تقدير رياست ساواك اشاره نمود. او فردي عياش و فاسدالاخلاق بود. ساواك براي سرپوش نهادن بر فسادهاي اخلاقي كه در رشت انجام داده بود او را به تهران فراخواند و سرانجام در 16/11/57 حكم بازنشستگي وي صادر شد. منوچهري در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي به خارج از ايران فرار كرد. (پرونده شخصي)