شهید آیت الله علی قدوسی نهاوندی

 

دادستانی که به دست نفاق به شهادت رسید.

شهید آیت الله علی قدوسی نهاوندی فقیه، مدرس، معلم اخلاق و از مؤسسین و مدیران مدرسه حقانی دادستان انقلاب اسلامی در سال 1306 در نهاوند متولد شد. پدرش آخوند ملااحمد و پدربزرگش آخوند ملاحسین از علمای برجسته نهاوند بودند. ملااحمد از شاگردان برجسته آخوند ملامحمدکاظم خراسانی از مراجع بزرگ معاصر و از رهبران انقلاب مشروطیت بود، ملااحمد پس از پایان تحصیل به زادگاهش بازگشت و به تبلیغ و هدایت جامعه پرداخت. آیت الله قدوسی تحصیلاتش را در زادگاه خود و تحت مدیریت پدر آغاز کرد و در سال 1321 همزمان با اشغال ایران توسط نیروهای متجاوز متفقین شوروی، آمریکا و انگلیس وارد حوزه علمیه شد. این در حالی بود که حکومت استبدادی رضاخان سقوط  و تا حدی زمینه تحصیل علوم اسلامی پدید آمده بود. در قم خدمت آیت الله سید صدرالدین صدر از مراجع و بزرگان حوزه علمیه که سابقه دوستی با خانواده ایشان داشت رسید تحصیلات را ادامه داد. در جریان نهضت ملی شدن نفت با فتاوای حضرات آیات عظام سید محمد تقی خوانساری، سید صدرالدین صدر و آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در سطوح رهبری و فعال شدن روحانیت و نیروهای مذهبی با فدائیان اسلام مرتبط شد. پس از کودتای آمریکایی و انگلیسی 28 مرداد 1332 به درجه اجتهاد نائل آمد. از آغاز نهضت روحانیت تا سقوط رژیم پهلوی (1357-1341) ایشان یکی از مدرسین و روحانیون فعال در خط امام خمینی(ره) بود. اگر چه به دلیل نوع حرکت و تربیت طلاب، ساواک نسبت به ایشان کمتر حساسیت داشت. شاید هم در بخشی هم روش فعالیت وی به گونه ای بود که مأموران و منابع ساواک یارای ورود به حوزه کاریش را پیدا نمی کردند.

پس از تبعید امام خمینی(ره) در سال 1344 برخی از مدرسین ازجمله ایشان در فکر تأسیس یک تشکیلات منسجم، منظم، در حوزه علمیه قم بودند. اساسنامه این تشکل تحقق بخشیدن به آرمانهای امام خمینی(ره) و بر اساس حرکت بر مبنای  اصول اسلام بود. اما بعد از مدتی ساواک به دلیل یورش به منزل یکی ا ز مدرسین حوزه و اعضای تشکل به اساسنامه و اعضای آن پی برد و همگان را دستگیر و مورد بازجویی قرار داد و در بهار 1344 عملاً فعالیت تعطیل گردید. خصوصاً اینکه ساواک نسبت به اعضا آن حساس شده بود و همواره آنان را مورد تعقیب و مراقبت قرار می داد. در سال 1343 نامه ای با همکاری علمای حوزه علمیه تنظیم شده بود که نسبت به اوضاع سیاسی و اختناق، استبداد  دستگیری و زندانی شدن علما و مدرسین افشاگری شده بود و در فروردین 1342 نامه ای دیگر با امضای بیش از60 نفر از فعالین سیاسی به امیرعباس هویدا (نخست وزیر) نوشته شد و از هجوم ددمنشانه به حرم مطهر حضرت معصومه(س) اعتراض کرد. ساواک در 23/1/1344 ایشان را احضار و مورد بازجویی قرار داد. در 18 خرداد 1345 بار دیگر دستگیر و بازداشت و به زندان قزل قلعه منتقل شد. پس از آزادی با همکاری حضرات آیات شهید دکتر بهشتی ،مصباح یزدی … مدرسه حقانی را بر اساس نیاز دوران و زمان تأسیس و مدیریت آن را خود به عهده داشت. در کنار مدیریت مدرسه یک مرکز اقتصادی بوجود آورد که بخشی از مشکلات طلاب حل شود. در مدرسه حقانی علاوه  بر دروس حوزوی فراگیری زبان انگلیسی –  عربی و دروس جدید را شروع و از برخی اساتید متدین و متعهد دانشگاه برای تدریس تخصصی دعوت به عمل آورد. با تعطیل شدن مدرسه فیضیه توسط رژیم مدرسه حقانی مرکزیتی برای نیروهای انقلاب و مدافعان امام خمینی(ره) شد. در سال 1355 توسط ایشان مکتب توحید که حوزه علمیه خواهران بود تأسیس گردید، کلیه هزینه ها به عهده مدرسه حقانی بوده و دعوت از چهره های برجسته حوزه برای تدریس خصوصاً حضرات آیت الله شیخ مرتضی حائری و … از برنامه های آن بشمار می رفت، اما ساواک با گستر ش آن مخالفت نمود و آن را در راستای اندیشه و حرکت امام خمینی(ره) تلقی نمود. در سال 1357 وزارت آموزش و پرورش دستور تعطیلی آنرا صادر کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان علاوه بر مدیریت مدرسه مسئولیت قضایی را نیز پذیرفتند. امام طی حکمی آیت الله قدوسی را به مسئولیت اداره امور ستاد انقلاب قم منصوب کرد. در 15 مرداد 1358 ایشان به سمت دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب شد. با آغاز تجاوز رژیم  صهیونیستی عراق به ایران، ایشان در راستای رسیدگی به امور جبهه و رزمندگان  برنامه ریزی نمود. تلاش ایشان در جریان جنگ احزاب و گروههای چپ و راست، التقاط خاصه منافقین به عنوان مسئول قضایی ایستادگی نمود و نهایتا توسط سازمان منافقین در شهریور 1360 بوسیله بمب در دفتر کارش به شهادت رسید.

ویژگی های اخلاقی، سیاسی، مدیریتی ایشان را می توان با استناد به اسناد، خاطرات همراهان و شاگردان ایشان خصوصاً اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مورد تحقیق قرار داد.