چهارم دی سالگرد شهادت آیتالله حسین غفاری؛ اسطوره مقاومت و ایستادگی
اقدامات ضد ملی- اسلامی رژیم پهلوی که از اوایل دهه 1340 ابعاد گستردهتری پیدا کرده بود، باعث شد گروهها و شخصیتهای مبارز با انگیزههای اسلامی و ملی به مبارزه با این رژیم بپردازند. تلاش شاه برای انتقال مرجعیت شیعه به خارج از کشور، پیگیری لایحه ضد اسلامی انجمنهای ایالتی و ولایتی و سرانجام ارائه طرح انقلاب سفید(اصلاحات آمریکایی) در سال های 41 – 1340 نقش علما و روحانیون به رهبری امام خمینی(ره) را در این مبارزه برجستهتر کرد. شهید آیتالله حسین غفاری عالمی پرهیزگار و مبارزی نستوه بود که به واسطه شجاعت، تحمل شکنجه در سیاهچالههای ساواک و شهادت طلبیاش از جایگاه ویژهای در میان این مبارزان برخوردار است. ارتباط مستمر ایشان با امام از همان سالهای نخست شکلگیری نهضت اسلامی و ادامه راه امام خمینی(ره) بعد از تبعید به ترکیه و عراق باعث شد وی نقش مهم و بارزتری در هدایت نهضت اسلامی داشته باشد. آیتالله غفاری در طول مبارزات، با صدور اعلامیه و سخنرانی نسبت به اقدامات رژیم پهلوی از هیچ اعتراض و کوششی دریغ نکرد. وی علاوه بر فعالیت های سیاسی، در زمینه مسائل فرهنگی، اجتماعی و علمی نیز به مبارزات خود ادامه داد و سرانجام در مسیر دفاع از استقلال و عزت مردم مسلمان ایران و دفاع از آرمانهای امام شهیدان، تحت شدیدترین شکنجهها، و در مبارزه با طاغوت به شهادت رسید.
ویژگی اخلاقی و جلوههای معنوی
شهید آیتالله غفاری مظهر بسیاری از جلوههای زیبای معنویت و اخلاق حسنه بودند. روح خدا ترس و عشق سرشاری که به حضرت سبحان داشتند، باعث شد در شب های سخت زندان با دست و پای مجروح از شکنجه و تنی تبدار، با زحمت و مشقت فراوان وضو بگیرد و نماز را اقامه کنند. ایشان فردی رنج کشیده، قناعت پیشه، مهمان نواز و اهل بخشش بودند. از این که مردم در حضورش جمع شوند، هیچ وقت گلایهای نداشت و خسته نمیشد. به رغم روح پرخاشگری در مقابل ظالمان، عاطفهای حساس و روحی لطیف نسبت به مومنان داشت.
از جمله ویژگیهای اخلاقی و جلوههای معنوی آیتالله شهید حسین غفاری میتوان به استقامت و استواری در مبارزه با رژیم پهلوی و عناصر وابسته به آن، زهد و تقوا، ساده زیستی، شهامت و دلیری، خستگیناپذیری، احترام به مردم و خانواده اشاره کرد. ایشان نمونه و الگویی برای عاشقان شهادت بودند.
آخرین دستگیری
آیتالله حسین غفاری به همراه فرزندش حجتالاسلام هادی غفاری همواره در سخنرانیها و جلسات مختلف مطالبی بر ضد رژیم پهلوی ایراد و ضمن سخنرانی در مساجد تهران و شهرستانها، از روحانیون مخالف حکومت طرفداری میکردند. آیتالله غفاری در یکی از سخنرانیهایش قبل از دستگیری، اصلاحات انجام شده در کشور را با زمان معاویه مقایسه کرد و چنین نتیجه گرفت که در حال حاضر وضع حکومت در ایران با زمان معاویه تفاوتی نکرده و احتیاج است که از طرف جوانان، افرادی مانند امام حسین(ع) به پا خاسته و وضع و امور کشور را به دست گیرند.[44] مقایسه حکومت جائر پهلوی با حکومت معاویه و یزید، بهترین شیوه برای شناساندن ماهیت رژیم برای مردم بود و علما و روحانیون از این روش به بهترین نحو استفاده میکردند. رژیم پهلوی نیز نسبت به این موضوع حساسیت ویژهای پیدا کرده بود و بسیاری از علما و روحانیون را به خاطر همین سخنرانیها بارها دستگیر، شکنجه و راهی زندان کرده بود.
فعالیتهای افشاگرانه و آگاهیبخش آیتالله غفاری و نقش ایشان در مبارزات مردم تهران باعث شد ساواک پس از حمله شبانه، ضمن بازرسی از منزل وی تعداد زیادی اعلامیه، جزوه و نوارهای سخنرانی امام خمینی(ره) کشف و ایشان را دستگیر کند. در گزارش ساواک نتیجه بازرسی از منزل آیتالله غفاری چنین اعلام شده است: «در ساعت 17:30 روز 12 / 4 / 1353 از منزل حسین غفاری و هادی غفاری واقع در خیابان تهران نو، خیابان شارق، کوی هشت متری سوم، کوچه سوم، پلاک 98 با حضور نماینده دادستان ارتش و امضاکنندگان ذیل بازرسی به عمل آمده، اوراق و مدارک مضرهای به دست آمد. این بازرسی بدون خسارت مالی و جانی در ساعت 21 پایان پذیرفت.
1- بعثت (نشریه داخلی دانشجویان علمیه قم علیه دولت)، 2- نهضت آزادی ایران، 3- اعلامیه علما و روحانیون درباره تصویب غیرقانونی انجمنهای ایالتی و ولایتی، 4- اعلامیه کمیته دانشجویان نهضت آزادی تحت عنوان «پیکار کنید»، 5- اعلامیه علما درباره ارتباط ایران با اسراییل و قطع رابطه با اعراب؛ 6- اعلامیه روحانیون درباره مبارزه با قانون، 7- متن تلگراف و نامه سرگشاده (امام) خمینی 8- متن نامه سرگشاده عدهای از مردم در حدود هزار نفر به (امام) خمینی، 9- اعلامیه درباره مدرسه فیضیه قم و حمله مامورین، 10- متن تلگراف حوزه قم درباره قوانین دولت، 11- بیانیه حزب زحمتکشان؛ 12- مجموعه سخنرانی (امام) خمینی، 13- مقدار زیادی اوراق مضره و روزنامههای قابل بررسی.»[45]
آیتالله غفاری در بازجوییهایی که توسط ساواک انجام شد و از ایشان راجع به شاه و حکومت پهلوی سوال پرسیدند، در جواب پاسخ دادند: «ایشان با کودتای پدرشان به پادشاهی رسیدهاند و هر دو از عوامل استعمارگران هستند.» وی همچنین در جواب نظرتان در مورد امام خمینی چیست، گفتند امام تنها منجی ایران و ایرانیان از چنگال خونآشام ستمگران است. وی جمله معروف «دشمن خمینی، کافر است» را در تمام بازجوییها گفت و نوشت. این جمله آیتالله زبانزد همه مبارزان قبل از انقلاب شد.[46]
ادامه مبارزات در زندان
سرانجام پس از بازجوییهای وحشیانه و شکنجههای فراوان، آیتالله غفاری را به زندان قصر منتقل کردند. وی در آن جا با فرزندش هادی که قبلا زندانی شده بود دیدار کرد. زندانهای رژیم پهلوی در دهه 50 در برگیرنده ترکیبی از همه گروههای سیاسی شامل مارکسیستها، مجاهدین خلق، روحانیون و مبارزین مسلمان بود. در واقع ساواک با آگاهی از اختلاف عقاید، اصول و ایدئولوژی این گروهها با یکدیگر، این زندانیان را کنار هم قرار داده بود تا از این اختلافات نهایت استفاده را ببرد.
آیتالله غفاری با سخنرانی، بحث، گفت و گو و کردار اسلامی، زندانیان را تحت تاثیر عقاید و ایمان خود قرار داد و در این راه از همه فرصتها و برخوردها به رغم بیاحترامیهایی که به وی میشد، نهایت استفاده را میبرد. این گونه برخوردها باعث شد عدهای از زندانیان دچار تحول شوند، به گونهای که حتی تعدادی از مارکسیستها از عقایدشان دست برداشتند و مسلمان شدند.[47]
همچنین در زندان مصاحبهای با آیتالله غفاری انجام شد با این نیت که با برخی تغییرات، آن را به نفع رژیم در تلویزیون سراسری پخش کنند. شهید غفاری با زیرکی تمام، از ابتدا تا انتهای مصاحبه اعتراض کرد و عنوان کرد که برای انجام مصاحبه او را کتک زدهاند و تهدید کردهاند و گفتهاند که بگوید شاه حق است. وی در پایان با عنوان این که حکومت شاه باطل است، افزود: حکومت باید فقط خدایی و به اراده خود مردم تشکیل شود.[48] اگرچه رژیم نتوانست از این مصاحبه بهرهبرداری سیاسی کند و مصاحبه پخش نشد، اما در پرونده مبارزاتی ایشان به عنوان برگ دیگری از سازش ناپذیری با حکومت پهلوی ثبت شد.
آیتالله غفاری در زندان علاوه بر فعالیتهای سیاسی، در کنار مطالعه به تدریس قرآن، فقه و نهج البلاغه نیز میپرداخت.[49] وی همزمان با مبارزات پیگیر با طاغوت، فعالیتها و آثار علمی، ادبی و قلمی نیز داشت. از جمله آثار ایشان میتوان به حاشیه مفصلی که بر عروه الوثقی نوشت، اشاره کرد. شهید غفاری نوشتهها و آثار خطی فراوانی داشتند که در هجوم وحشیانه ساواک به منزل ایشان در چندین نوبت از بین رفته است. تعدادی نوار سخنرانی و دست نوشته نیز از آن بزرگوار به جای مانده است.
شکنجه و شهادت
شهید آیتالله حسین غفاری پس از تحمل وحشیانهترین شکنجههای قرون وسطایی رژیم پهلوی در حالی که هنوز محاکمهاش به پایان نرسیده بود، در روز 22 / 9 / 1353 به بهداری ندامتگاه مرکزی منتقل و با نظر دکتر طاهری به علت تب، فشار خون و اختلالات ادراری بستری شدند.[50] ایشان در تاریخ 4 / 10 / 1353 در ساعت 15:30 طبق نظر دکتر یارسلطانی، پزشک نگهبان بهداری ندامتگاه فوت میکنند و جنازه وی جهت تعیین علت مرگ به اداره پزشکی قانونی منتقل میشود.[51]
در مورخه 7 / 10 / 1353 از دادستانی ارتش با اداره کل پزشکی قانونی مکاتبه میشود که «خواهشمند است نتیجه آزمایش آسیبشناسی از جسد غیرنظامی حسین غفاری و علت فوت ایشان به دادستانی اعلام شود.»[52] و اداره کل پزشکی قانونی گزارش معاینه جسد را که به امضای سه نفر از پزشکان رسید و در آن علت مرگ را خونریزی مغزی تشخیص دادند، چنین عنوان کرد: «جسد متعلق به مردی است حدود 55 سال سن با قد 175 سانتی متر و استخوان بندی درشت، موهای سر کوتاه و دارای ریش سفید و سیاه که آثار چند لکه کبودی مربوط به زمان حیات که در حال زرد شدن میباشد(حدود یک هفته از وقوع آنها گذشته است) که به بزرگی یک بادام پوست دار در فاصله پهلوی چپ و 3 لکه به قدر سکههای 1 و2 ریالی در ناحیه کنار خارجی زانوی راست – کنار داخلی زانوی چپ و سمت پایین و خارج ساق پای راست و یک لکه دیگر با قطر یک سکه 2 ریالی در پشت زانوی راست مشاهده میگردد که باز شد. در طرح زیر جلدی نیز کبودی وجود دارد. در ناحیه پشت آثار کورکهای متعدد که بهبودی یافته است در ناحیه سرین و کمر و پشت دیده میشود و علائم دیگری از ضرب و آثار جرح و خفگی و … مشاهده نگردید. پوست سر برداشته شد، زیر آن خونمردگی و شکستگی استخوان دیده نمیشود و ناحیه پشت گردن و طولی ستون فقرات پشتی و کمری باز شد، در کل علایمی از خونمردگی مشاهده نمیشود. داخل جمجمه دیده شد، در سمت راست خونریزی و لخته بودن به وزن 120 گرم در مقایسه… دیده میشود که روی نیمکره سمت راست هم بر اثر فشار گودی گذاشته است. پایین… خونی است. قفسه روی شکم باز شد… طحال بزرگتر از معمول و کبد کمی سفت و سایر احشاء وضع عادی پس از مرگ دارند. با توجه به علائم فوق، علت مرگ، خونریزی مغزی تعیین گردید.»[53]
در مورد شهادت آیتالله حسین غفاری دو نکته قابل توجه است؛ اول این که زمان دستگیری و انتقال به زندان، هیچگونه نشانهای از بیماری در ایشان وجود نداشت و دیگر این که اسناد و مدارک موجود و مکاتبات ساواک با پزشکی قانونی بیانگر وجود تناقضات فراوان در مورد علت فوت ایشان است. به طور مثال، در یک گزارش علت فوت، کهولت سن و بیماری کلیوی[54] ذکر شده و در گزارش دیگر، بیماری قلبی و سکته و در گزارش سوم، خونریزی مغزی علت مرگ اعلام شده است و این در حالی است که پزشکی قانونی پس از معاینه جسد اعلام میکند آثاری از کبودی در نقاط مختلف بدن ایشان مشاهده شده که منشا آن به یک هفته قبل بر میگردد.
حجتالاسلام هادی غفاری فرزند ایشان نیز پیرامون تحویل جنازه پدر میگوید: «رفتیم که جنازه را تحویل بگیریم، یکی از بازجوها گفت: این جا بنویسید که ایشان در بیمارستان از دنیا رفته است. گفتم: من در بیمارستان نبودم و ایشان را آن جا ندیدم. گفت: اگر ننویسی، دوباره به زندان برمیگردی. مادرم گفت پسرم اگر بنویسی، شیرم را حلالت نمیکنم و من ننوشتم … غروب تماس گرفتند که بیایید جنازه را ببرید. ما را به پزشکی قانونی بردند و من دیدم که بدن ایشان خونآلود بود توی تابوت و نیمی از صورتشان سیاه بود … و سرهنگ بهداد، دادستان ارتش نیز ضمن تحویل جنازه چنین خطاب کرد: پدرتان را در زندان کشتیم، جیکتان در بیاید شما را هم میکشیم. برای ما هیچ مهم نیست. جنازه را تحویل بگیرید و تنها با اقوام نزدیک خود به بهشت زهرا بروید و او را در آنجا دفن کنید و بعد به خانه بروید و ساکت بمانید.»[55]
فریدون شادافزا از معروفترین شکنجهگران ساواک که به «شاهین» معروف بود نیز در بازجویی خود در سال 1358 اعتراف میکند که منوچهر وظیفهخواه، پرویز متقی، مقدم، عطارپور، حسینی، نوذری، ناصری و تهرانی که از مأموران ساواک بودند، در به شهادت رساندن آیتالله غفاری دست داشتهاند.[56]
رژیم پهلوی برای سرکوب مخالفان معمولا از روشهایی مانند ممنوعالمنبر کردن، زندانی کردن، شکنجه روحی و جسمی، تبعید و… استفاده میکرد، اما شهید آیتالله حسین غفاری در مبارزه با رژیم چنان استوار و شجاعانه ایستاد و حاضر به مصالحه نشد که رژیم پهلوی چارهای جز به شهادت رساندن ایشان نداشت. همسر آیتالله غفاری و دختر و پسر ایشان نیز بارها توسط رژیم دستگیر و زندانی شدند و از این لحاظ خانواده شهید آیتالله حسین غفاری جایگاه ویژهای در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی دارند. پاسخهای محکم و قاطع ایشان باعث عصبانیت بازجویان ساواک میشد و به همین دلیل با وجود سن وی، او را تحت شدیدترین شکنجهها قرار میدادند.
یادش گرامی و راه سرخش الگوی مبارزان مسلمان باد.
مرکز بررسی اسناد تاریخی