اینجا صحبت عشق است و عشق؛ و قلم در ترسیمش بر خود میشکافد
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا، همه چیز تویی؛ و غیر از تو همه هیچ. خداوندا، تو عزیزی؛ و غیر از تو همه ذلیل. خداوندا، تو غنیای؛ و غیر از تو همه فقیر.
پس از سالها دفاع مقدس، یاری دین خدا صورت دیگری به خود گرفته است.آمادگی جنگی ضرورت بیشتری یافته است. و دشمنان خدا و خلق خدا آنی غافل نیستند، و در کمین نشستهاند تا آنچه را خدایی است نابود کنند. خانوادههای شهدا، تا همیشه تاریخ این مشعلداران راه اولیا، افتخار روشنایی طرق الی الله را به عهده گرفتهاند.
مجروحین و معلولینْ خود چراغ هدایتی شدهاند که در گوشه گوشه این مرز و بوم به دین باوران راه رسیدن به سعادت آخرت را نشان میدهند: راه رسیدن به خدای کعبه را. اسرا در چنگال دژخیمانْ خود سرود آزادیاند، و احرار جهان آنان را زمزمه میکنند.
مفقودین عزیز محور دریای بیکران خداوندیاند؛ و فقرای ذاتی دنیای دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند. از شهدا که نمیشود چیزی گفت. شهدا شمع محفل دوستانند.
شهدا در قهقهه مستانهشان و در شادی وصولشان عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون اند؛ و از «نفوس مطمئنهای» هستند که مورد خطاب فَادخُلِی فِی عِبادِی و ادخُلی جَنَّتِی پروردگارند. اینجا صحبت عشق است و عشق؛ و قلم در ترسیمش بر خود میشکافد.
گرچه زبانها و قلمها در توصیف جوانان و نوجوانان، پیران و سالخوردگان عزیزی که خون پاک خود و سلامت خویشتن را فدا کردند تا اسلام، زنده و کشور، پاینده بماند، و از شرّ دشمنان خونخوار آزاد شود، عاجزند. و نیز عاجزند که به پدران و مادران دلیری که چنین فرزندانی را تربیت کردند و به اسلام تقدیم نمودند دلداری دهند، و از خواهران و برادرانی که در جوار آنان بودند دلجویی نمایند. اینان مشمول عنایات و رحمتهایبیپایان خداوند، در جوار اولیای عظیم الشان، با سعادت در دنیا و آخرت قرینند، خدایشان رحمت و برکت دهد
و این جانب که به نویسندگان و گویندگان و تحلیلگران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پیشنهاد میکنم تا همیشه و بخصوص در این هفته آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم این سلحشوران عظمتآفرین و ملت ایران و اسلام بزرگ نمایند، برای آن است که به گوشهای از وظیفه اسلامی، انسانی، ملی، میهنی، هر چند کوچک خود عمل نمایند، و الّا خداوند شکور است که نام این عظمتآفرینان را در این جهان بلند و مقامشان را در ملکوت اعلی به نمایش میگذارد مگر نه آن است که اینان صدای اسلام را به اقصی نقاط عالم رسانده و عظمت آن را در سطح عالم خاکی جلوهگر ساختهاند؟ قدردانی از این عمل بزرگ جز به مشیّت ذات مقدس او جلّ و علا میسر نیست.
چنانچه ما خاکیان، ناتوان از عهده تعظیم و تقدیر مادران بزرگواری که در دامن خود این جوانان متعهد را پروراندهاند و پدران سلحشوری که در پناه خویش آنان را به جوانی رساندهاند و همسران غمخواری که در کنار آنان به سر بردهاند و اکنون با روی گشاده به میدان نبرد و دفاع از حق میفرستند میباشیم؛ و این نیز در عهده آفریدگار منّان است.
خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهههای عشق و شهادت و شرف و عزتْ سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنری است که باید، به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی- صلی الله علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدی- علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد.
هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.
هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا، لذت میبرند. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در راس آنان امریکا و شوروی، را بیاموزد.
هنرمندان ما تنها زمانی میتوانند بیدغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیدهاند.
و هنرمندان ما در جبهههای دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملا اعلا شتافتند. و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بیدرد را رسوا نمودند.
خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.
و السلام.
روح الله الموسوی الخمینی
برگرفته از بیانات بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره)؛ به مناسبت سالروز حمله متجاوزانه رژیم بعث عراق به خاک میهن در سال های 1361-1362- 1367