تازيانه‌های بی هدف

تازيانه‌هاي بي‌هدف

 

 

ششمين اثر مكتوب موزه عبرت ايران در سال 1391، تحت عنوان « تازيانه‌هاي بي‌هدف»  در راستاي گرامي‌داشت ياد و خاطره مجاهدت‌ها و جانفشاني‌هاي شيرزنان و دلاور مردان دوران ستم‌شاهي و ترويج فرهنگ فجرآفرينان به همت موزه عبرت ایران و با تلاش و گردآوري و تدوين آقاي يعقوب لطفي در 200 صفحه و درج يكصد و سه تك خاطره و با قيمت 32000 ريال در قطع رقعي به زيور طبع آراسته شده و به منظور مستند نمودن اين اثر كه بر جذابيت آن افزوده، چاپ 15 عكس در انتهاي كتاب در اختيار علاقمندان قرار گرفته است.

در ادامه نظر شما خواننده محترم را به مطالعه مقدمه كتاب كه بيانگر محتواي آن است جلب مي‌‌نماييم:
آن زمان نه چندان دور و نه خيلي نزديك در سياهي شبي بلند، هنوز نشانه‌اي از روشناي به رنگ شفق سحر ديده نمي‌شد، با اين همه صبح انقلاب نزديك بود، نزديك‌تر از هر آن چيزي كه بزرگان نويد مي‌دادند. به سرعت سحر آغاز و طوفان انقلاب، با عطر شهدا وزيدن را شروع كرد.
نااميدي تبديل به اميد و يأس‌ها تبديل به باور شد. پرده‌هاي ضخيم و تيره پليدي‌ها با خشم الهي كه وعده خداوند است پوسيده و از بين رفت و حقيقت نمايان شد و حرف‌ها شروع به گفته شدن كرد! زندان كميته مشترك ضد خرابكاري هم به ‌صدا درآمد و آرام آرام اسرار نهفته و رازهاي سر به مُهر خود را نجوا كرد.
اين زندان در آن روزگاران پر عصيان، به مخوف‌ترين شكنجه‌گاه و ظلمتكده و سلاخ‌خانه رژيم سلطنتي معروف بود. حتي «صليب سرخ جهاني» نيز در سال 1355 پس از بازديد از اين محل، با شرمندگي اعلام كرد: وضعيتي كه در زندان‌‌هاي ايران ديديم، حتي در زندان معروف باتيستوتا كه از ديكتاتورهاي معروف اسپانيا بود، نديده‌ايم؟! در چنين تاريك‌خانه‌اي بود كه عده زيادي نه خود مي‌دانستند چرا اينجا آورده شده بودند و نه صاحبان داغ و درفش؟ تنها چيزي كه پشيزي ارزش نداشت كرامت والاي انساني بود، انساني كه خداوند هستي به آفريده شدن آن به خود «فتبارك‌الله» گفته است. اشتباه كردن، عوضي گرفتن، بي‌خودي زدن، همين‌طوري فحش دادن و قاطي پاطي كردن اصولاً از «ادبيات  ساواك» بود و تنها چيزي كه در وجود ساواك شب‌زده وجود نداشت واهمه و ترس از خالق و مبدأ هستي بود. بديهي است وقتي خدا را نديدند، همه كار و همه نوع رفتار شكل مي‌گرفت و بيچاره مظلومان و بي‌پناهاني كه در تار پليد عنكبوتي اين سيستم وحشتناك آن هم بي‌گناه به دام مي‌افتادند و چون بي‌گناه و بي‌جرم بودند و بر اين صفت خود بيشتر پايداري و مقاومت مي‌كردند، شكنجه افزون‌تر مي‌شد!! و شك و ترديد شكنجه‌گران نيز افزون‌تر و اين داستان غم‌انگيز هم‌چنان ادامه داشت.
در اين رابطه و ساير مسائل بوجود آمده در رژيم‌هاي سلطنت پهلوي‌ها حضرت امام خميني(ره) فرمودند:
«آيا ملت مسلمان مي‌داند كه در حال حاضر عده‌اي از علما و مبلّغين و طلّاب و بسياري از مسلمين بي‌گناه در زندان‌ها بسر مي‌برند و بر خلاف قوانين، آنها را بدون رسيدگي مدت‌هاي مديدي زنداني كرده‌اند؟ و مرجعي نيست كه به اين وضع هرج و مرج ارتجاعي و قرون وسطايي خاتمه دهد».[1]
مراجعه و مطالعه و بررسي گفته‌ها و خاطرات به جاي مانده از زندانيان سياسي رژيم پهلوي دقيقاً و كاملاً مؤيد نظر امام راحل1 مي‌باشد و خوانندگان محترم و گرانقدر اين مجموعه كه با تلاش فراوان تهيه شده است به روشني پي خواهند برد كه چه مصائب سنگيني در دوران گذشته بر ملت مظلوم و مسلمان ميهن اسلامي وارد و تحميل شده است.
مقام معظم رهبري مد ظله‌العالي كه خودشان از زندانيان سياسي قبل از انقلاب هستند، شش بار به دلايل مختلف بازداشت و به زندان منتقل و تحت بازجويي قرار گرفته‌اند. در يكي از دستگيري‌ها، اتهام ايشان سخنراني عليه رژيم غاصب صهيونيستي مي‌باشد كه در اين كتاب ماجراي كامل آن به زبان ايشان آورده شده است. ايشان در يكي از سخنراني‌هاي خود پس از پيروزي انقلاب اسلامي فرمودند:
«من نمي‌دانم جوان‌هاي نسل انقلاب تاريخچه 150 تا 200 سال اخير را درست خوانده‌اند يانه؟ و همه دغدغه‌هاي من اين است كه جوان انقلابي امروز نداند كه ما بعد از پشت سر گذاشتن چه دوراني امروز در ايران مشغول چنين حركت عظيمي هستيم.» [2]
بنابراين حساسيت‌ها و دغدغه هاي ايشان موجب شد كه موزه عبرت ايران در ادامه فعاليت‌هاي روشنگرانه و انجام رسالت تاريخي اسلامي و انساني خود اين ظلم‌ها و ستم‌ها را به سمع و نظر ملت شريف ايران برساند هر چند دست‌‌هاي ناپاك و پليدي هستند كه با كمال بي‌انصافي و كاملاً ناجوانمردانه و غير اخلاقي در صدد تطهير رژيم پهلوي هستند كه البته ره به جايي نخواهند برد. تاريخ نشان داده است كه هيچ‌گاه شيطان و يارانش نمي‌توانند عدالت و عدالت‌جويان را شكست بدهند و حتماً سپيدي و عشق با تبلور و تلألؤ خود بر سياهي‌ها غلبه خواهد نمود كه الحمد لله اين چنين شد: «زمستان تمام شد و روسياهي به زغال ماند».
همانگونه كه خوانندگان محترم در متن كتاب ملاحظه خواهند فرمود، هر چند افراد دستگير شده از نظر رژيم پهلوي، مجرم شناخته شده‌اند و اقداماتي كه آنها عليه آن رژيم انجام داده‌اند گناهان آنها باشد، اين ظلم‌ها و اين تازيانه‌ها واقعاً بي‌جهت بوده و جوّ انتقام‌جويي و بي‌خدايي و كلاً ضد انساني و غير اخلاقي بر رويه مأمورين رژيم حاكم بوده است.

 

ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم
موجيم كه آسودگي ماعدم ماست

اميدواريم اين اثر در كنار ديگر آثار حوزه ادبيات انقلاب اسلامي بتواند در روشن نمودن زواياي پنهان ظلم و ستم دوران رژيم پهلوي مؤثر باشد.

 

[1] – زندانيان سياسي رژيم پهلوي در كلام امام خميني(ره) ، انتشارات موزه عبرت ايران، صفحه 38
[2] – خاطرات و حكايت‌ها، مقام معظم رهبري مد ظله‌‌العالي – نشر مؤسسه قدر ولايت، 1378، جلد 5