سالروز شهادت سید حسین دیباج

 

شماره ……………..

تاريخ 11 – 3 – 1353

اداره كل پزشكي قانوني

گزارش معاينه جسد

پزشك قانوني :                                                   تشخيص پزشكي قانوني:

دكتر منصور (ناخوانا)                                         بعداً تعيين مي‌شود

بازپرس : جناب سرهنگ عضدي قاجار

مشخصات جسد :

نام : حسين    نام پدر : مهدي    شهرت : ديباج    سن : حدود 23 سال     تاريخ معاينه : 11/3/53    ساعت معاينه : 11 صبح  محل معاينه بيمارستان شهرباني شماره پروانه دفن : 6256 شماره فتوگرافي :……………… اعلام فوت (نوع حادثه) : بيمـاري. محـل حـادثـه :……………..   محـل فـوت : …….    اعـلام كننده: كميته ضد خرابكاري     تاريخ فوت : 28/ 2/53

شرح معاينه جسد: جسد متعلق به مردي است حدود 23 سال سن كه در معاينه شانه‌ها در زير چانه جلوي گردن روي پستان چپ خراشهاي سطحي در سمت راست قفسه سينه كبودي‌هايي در هر دو ساق پا و زخمهاي سطحي در حال التيام در سطح داخلي و كف پاها ديده مي‌شود. علائم خفگي و خفه كردگي مشاهده نمي‌شود . در (ناخوانا) زير پوست آثار ضربه و خونمردگي موجود نيست. جمجمه سالم و بدون شكستگي. جمجمه باز شد مغز ظاهر عادي پس از مرگ را دارد. جلو گردن و قفسه سينه و شكم باز شد دنده‌هاي دو طرف سالم‌است. در فضاي جنبي دو طرف مقدار زيادي مايع زردرنگ ديده مي‌شود. حجم مايع در هر طرف حدود دو ليتر‌است. ريه‌ها متورم‌است و از مقاطع‌آنها چرك‌خارج مي‌شود. قلب وضع عادي دارد و (ناخوانا) نيز طبيعي‌است . در شكم‌علائم ضربه و خونريزي مشاهده نشد. احشا‌ء شكمي ظاهراً بررسي شد، مثانه فاقد ادرار است . مقداري از خون و هم‌چنين احشاء براي آزمايش سم‌شناسي فرستاده شد. علت مرگ پس از دريافت پاسخ آزمايشگاه (ناخوانا) جواز دفن با اعلام كميته ضد خرابكاري بنام فوق صادر شد. 11 – 3 – 53

* * *

 

 

شماره 6256

تاريخ 11- 3 ماه   1353

اداره كل پزشكي قانوني

پروانه دفن

به موجب اين برجه اجازه دفن حسين فرزند مهدي شهرت ديباج سن حدود 23 سال كه بعلت بعداً تعيين مي‌شود در تاريخ …….28 – 2- ماه 1353 درگذشته است داده مي‌شود.                                                                            پزشك قانوني

11/3/53

بهمن نادري پور (تهراني – شکنجه گر ساواک) درباره برادران ديباج چنين مي‌گويد:

دو برادر كه فاميل آنها ديباج و از اهالي همدان بودند دستگير و در زندان شهيد شده‌اند. يكي از آنها كه به شيراز مي‌رفته، مي‌گفتند ناراحتي قلبي داشته و به همين علت فوت كرده و برادر دوم به وسيله كميته اوين دستگير شده بود كه در زندان شهيد شده. از چگونگي دقيق شهادت آنها اطلاعي ندارم.